از جمله شگفتی های جنگ در اوکراین این است که جمهوری خواهان را بسیار بدخواه تر و دموکرات ها را بسیار جنگ طلب تر کرده است. این سوئیچ از برخی جهات شگفتانگیز بوده است، و از جهاتی غیرمنتظره.
اما هنوز کامل نشده است.
در ماه ژانویه، نظرسنجی Pew Research نشان داد که 63 درصد از دموکراتها فکر میکنند که حمایت ایالات متحده از اوکراین «درست» است یا «کافی نیست». فقط 15 درصد فکر می کردند که خیلی زیاد است. در مقابل، تنها 41 درصد از جمهوریخواهان معتقد بودند که حمایت واشنگتن از اوکراین کافی یا ناکافی است. سهم تقریباً مساوی، 40 درصد، فکر می کردند که خیلی زیاد است.
بخشی از این نشان دهنده یک حزب گرایی ساده است. دموکرات ها به طور گسترده از تلاش های جنگی حمایت می کنند زیرا جو بایدن از آن حمایت می کند. بسیاری از جمهوری خواهان به همین دلیل با آن مخالف هستند.
اما بخشی از آن ناشی از اعتقادات عمیق تر است. انگیزههای موجود در لفاظیهای «اول آمریکا» دونالد ترامپ – مشکوک به درگیریهای خارجی، صرفهجویانه با دلارهای مالیاتدهندگان – منعکسکننده انگیزههای رابرت تافت و کالوین کولیج است. در مقابل، غریزه مسلح کردن اوکراین برخاسته از نوعی اعتقادات اخلاقی است که حمایت فرانکلین روزولت از بریتانیا در سال 1941 و موضع هری ترومن در برلین در سال 1948 را نیز متحرک ساخت: موضوع حفظ ایمان با شروران دموکراتیک که در مقابل ظالمان متجاوز قرار می گیرند.
این جالب خواهد بود که ببینیم چگونه این اتفاق می افتد. اکثر سیاستمداران جمهوری خواه تقریباً به طور انعکاسی از افزایش هزینه های نظامی حمایت می کنند، علیرغم اینکه ادعا می کنند از محدودیت بودجه حمایت می کنند. استدلال خوبی برای چنین افزایشهایی وجود دارد: هزینههای نظامی ایالات متحده به عنوان سهمی از تولید ناخالص داخلی – حدود 3.5 درصد در مقایسه با بیش از 6.3 درصد در 40 سال پیش – نزدیک به پایینترین سطح تاریخی است، حتی در شرایطی که ما با تهدیدات نظامی همزمان و رو به رشد روسیه و روسیه مواجه هستیم. چین.
اما اگر جمهوری خواهان بخواهند به دنیا پشت کنند، استدلال برای هزینه های دفاعی بیشتر منطقی تر است. اگر جنگ در اوکراین فقط یک “مناقشه ارضی” دوردست است که منافع ملی حیاتی ما را درگیر نمی کند، همانطور که رون دیسانتیس در اوایل سال جاری پیشنهاد کرد، پس چرا تهاجم چین به تایوان متفاوت خواهد بود؟ اگر در وهله اول علاقه ای به رفتار مانند یک ابرقدرت نداریم، نیازی نیست سالانه 840 میلیارد دلار برای ارتشی با اندازه ابرقدرت هزینه کنیم.
دموکرات ها چطور؟ لیبرالها و مترقیها معمولاً نسبت به هزینههای نظامی بدبین هستند: «اتلاف، تقلب و سوء استفاده» عبارت مورد علاقه منتقدان پنتاگون مانند جان استوارت است، فراموش نکنید که تقریباً در همه بوروکراسیهای دولتی از جمله بیمه بیکاری و مدیکید وجود دارد. آنها همچنین علاقه مند به استناد به هشدار دوایت آیزنهاور از سال 1961 در مورد مجتمع نظامی-صنعتی هستند. برای مقایسه، ارزش بازار لاکهید مارتین، بزرگترین پیمانکار دفاعی ایالات متحده، تقریباً 5 درصد از ارزش بازار اپل است.
اما لیبرالها اکنون نیروی محرکه اصلی پشت سر حمایت مستمر آمریکا از اوکراین هستند – حمایتی که اگر موشکهای جاولین و استینگر، هویتزرهای M777 و موشکاندازهای HIMARS، خودروهای جنگی برادلی و تانکهای آبرامز و میلیونها گلوله توپ نبود، توخالی بود. . اینها ابزارهایی هستند که تا کنون بیشتر اوکراین را از انقیاد روسیه نجات داده اند و همچنین محصولات آن مجتمع نظامی-صنعتی بسیار بدخواهانه. اکنون لیبرال ها باید وسایلی را برای دستیابی به اهداف خود فراهم کنند.
هنوز این اتفاق نیفتاده است. دولت بایدن حجم درخواست بودجه 842 میلیارد دلاری خود را مطرح می کند و از نظر اسمی بزرگترین درخواست بودجه است. اما این تورم را که به ویژه در حقوق پرسنل و خرید تسلیحات ضربه سختی وارد کرده است، محاسبه نمی کند. بر اساس برنامههای دولت، نیروی دریایی به از دست دادن کشتیهای خود ادامه میدهد، حتی با رشد نیروی دریایی چین – متمرکز در یک اقیانوس، نه در چهار اقیانوس. پایگاه صنعتی ما، همانطور که اریک لیپتون از روزنامه تایمز در ماه گذشته گزارش داد، برای تامین مهمات مورد نیاز اوکراین در تلاش است. در صورت تهاجم به تایوان چه اتفاقی می افتد؟
این از نظر استراتژیک غیر جدی است. از نظر ایدئولوژیک نیز غیر ضروری است. دومینیک تیرنی، دانشمند علوم سیاسی کالج سوارثمور، در سپتامبر در آتلانتیک نوشت: «ارتش مظهر دولت بزرگ است، با دستمزدهای برابر، پزشکی اجتماعی و بهترین سیستم مراقبت از کودکان توسط دولت در کشور. او ممکن است اضافه کرده باشد که هزینههای دفاعی تقریباً به عنوان کاربرد یک سیاست صنعتی داخلی – با هزاران شغل تولیدی با درآمد خوب و با مهارت بالا – مانند سایر بخشهای فناوری پیشرفته است.
لیبرالها نیز قبلاً با این فرض که ارتش جناح راست را منحرف میکند دشمنی میکردند، اما وقتی جناح راست از «ارتش بیدار» شکایت میکند، استدلال سختتر است. افرادی که وقت خود را در کنار افسران ارشد نظامی می گذرانند می دانند که به ندرت خوشحال هستند. تثبیت کننده ترین نیرو در دو سال اول دولت ترامپ، وزیر دفاع جیمز ماتیس، ژنرال سابق تفنگداران دریایی بود که ترامپ او را «نوعی دموکرات» توصیف کرد.
بسیاری از نقاط جهان در چند سال اخیر با ارزشهای لیبرال دشمنی کردهاند و هیچ رژیمی به اندازه مسکو و پکن برای ترویج غیرلیبرالیسم جدید تلاش نکرده است. آنها با سرزنش های اخلاقی از رفتار بهتر شرمنده نخواهند شد، چه رسد به اینکه با محکومیت دیپلماتیک از جاه طلبی های خود خنثی شوند. لیبرالیسمی که میداند هم ارزشمند و هم شکننده است، باید برای دفاع از خود و آسیبپذیرترین دوستانش حق بیمه بپردازد.